فهرست کارها یکی از سادهترین سیستمهای مدیریت روزانهای است که امروزه مورداستفاده قرار میگیرد. در حالت ایدهآل، باید بتوانید تمام کارهایی که در برنامههایتان نوشته شده را در پایان هر روز خط بزنید. بدون یک استراتژی اصولی برای مدیریت کارها، روزهایمان بهشدت از کنترل خارج میشود.
میخواهم پنج دلیل رایجتر موفق نشدن افراد در برنامههایشان را توضیح دهم. هرکدام آنها میتواند بازدهیتان را نابود کند و شما را از انجام بهموقع کارها بازدارد.
1. هدف برنامهها را اشتباه متوجه شدید
چرا برنامهریزی میکنید؟ امیدوارید چه چیزی را با آن به دست آورید؟ بیشتر افراد پاسخ میدهند: تا کارها را به انجام برسانیم؛ ولی این مقصود یک برنامه درست طراحی شده نیست.
هدف اصلی فهرست کارهای برنامهریزی شده شما، کمک برای سازماندهی امور و پروژههایتان و توجه ویژه به موارد مهم است. این کار به شما اجازه میدهد همهچیز را از ذهنتان بیرون کنید و احتمال فراموشی کارها کمتر میشود. با نوشتنشان، آنها را در یک مکان جمع خواهید کرد و یک دید کلی، از بزرگترین اولویتهایتان به دست میآورید.
مدیریت فهرستی از کارها که جلوی رویتان نمایش داده شده بسیار آسانتر از زمانی است که همان فهرست در سرتان میچرخد. راحتتر میتوانید امور را بر طبق موعد مقرری که دارند سازماندهی و روزتان را بر پایه آن برنامهریزی کنید. این نکته، بهتنهایی کمک میکند روی مهمترین مشغله خود تمرکز کنید.
اکثر افراد کارکرد فهرستهای کاری را اشتباه متوجه میشوند. آنها تصور میکنند که فهرست کارها، ابزاری است که باید در انجام همه امور، به آنها کمک کند؛ اما برخلاف این تصور، یک برنامه اصولی، توجه شما را روی کار درست متمرکز خواهد کرد و مانع از به حاشیه رفتن شما بهخاطر موارد غیرضروری میشود.
برنامه شما ابزاری برای به انجام رساندن همهچیز نیست. بلکه وسیلهای است که تضمین خواهد کرد کارهای درست را انجام میدهید.
2. در تعیین سررسیدها بیتوجهی میکنید
فهرست کارهای برنامهریزی شده بدون موعد مقرر شده یک فهرست آرزوهاست. نه چیزی بیشتر. بدون موعدهای مقرر شده به تنبلی روی میآوریم.
سررسیدها کاری بیش از تحمیل حس ضرورت انجام میدهند. آنها به ما کمک میکنند وظایف و پروژهها را بر اساس مقدار زمانی که برای تکمیلشان داریم اولویتبندی کنیم. بهعلاوه، با حضورشان، ما را وادار به عمل میکنند.
در نظر بگیرید: اگر سررسیدی برای پرداخت قبضها نبود، چه زمانی آنها را تسویه میکردید؟ چه زمانی ثبتنام ماشینتان را تسویه میکردید؟ اگر مثل عموم مردم باشید، هر دو کار را تا زمان نامعلومی به تعویق میانداختید.
چنین پیامدِ مشابهی زمانی رخ میدهد که افراد برنامههایی را درست میکنند و در تعیین سررسید برای وظایف بیتوجهی میکنند. بدون سررسیدها، انگیزه کمی برای اقدام وجود دارد. بدون انگیزه، چیزی به انجام نمیرسد. دلیل اینکه تعداد زیادی از فهرستها روزبهروز همانطور که کارها ناتمام میمانند طولانی و طولانیتر میشوند، همین موضوع است.
سررسیدها دشمن پشت گوش انداختن هستند. آنها ما را تحریک به واکنش و انجام کارها میکنند. همچنین در اندازهگیری میزان اثربخشی تلاشهای مدیریت زمانمان کمک میکنند. اگر همواره کارهای مهم را سروقت به انجام میرسانیم، حتما انجام چیزی را بهدرستی انجام میدهیم.
3. برنامههای شما خیلی طولانیاند
شما در روز مقدار محدودی زمان برای به انجام رساندن کارها دارید. به این خاطر باید فهرست کارهای برنامهریزیشدهتان را محدود کنید تا خود را با آن محدودیت تطبیق دهید. اگر فقط چهار ساعت در اختیار دارید، اطمینان پیدا کنید که برنامه شما در این محدودیت زمانی قابل تکمیل است. در غیر این صورت شکست خواهید خورد.
میتوان گفت برنامههای طولانی به چند دلیل بیبازده هستند:
- گیجکنندهاند. به شما گزینههای خیلی زیادی ارائه میکنند که هرکدام از آنها هم توجه شما از مهمترین کارتان را دور میکند.
- واقعبینانه نیستند. برنامههایی که خیلی طولانیاند در نهایت به نقطهای میرسند که غیرقابلکنترل میشوند. شما قادر نخواهید بود به تمامی موارد برسید؛ چون اساسا تعدادشان بیشازاندازه است.
- دلسردکننده هستند. هر روز را با دانستن این حقیقت که در تکمیل کارهایتان ناکام بودهاید به پایان میرسانید. پیامد تجربه چندین باره این حس میتواند انگیزه شما را از بین ببرد.
- تشویق به پشت گوش انداختن میکنند. با شکست در تکمیل موارد برنامهریزی شده خود روزبهروز، به ذهنتان یاد میدهید تا این پیامد را بپذیرد. با گذشت زمان، عزم و انگیزه خود جهت تکمیل کارها با زمانبندی را از دست خواهید داد.
دیدگاهتان را بنویسید